مائده مائده، تا این لحظه: 19 سال و 25 روز سن داره

دخترم مائده

اهنگی برای مامان جونم

امروز از توی کتاب فولوتم یک اهنگ بسیار زیبا برای مامان جونم زدم مامان جونم خیلی از این اهنگ خوشش اومده و مرتب از من میخواد که اون اهنگو واسش بزنم ومن هم براش میزنم تا لذت ببره .مامانم تازه به من یاد داده که خودم توی وبلاگم مطلب بزارم من خیلی دوسش دارم هم وبلاگمو هم مامان مریم جونمو . وقتی برای مامان اهنگ میزنم واون لذت میبره به غزاله جونم فکر میکنم چون اونه که موسیقی رو به من یاد میده خیلی عاشقشم ودوسش دارم وتمام گلهای زیبای دنیارو از ته ته قلبم بهش تقدیم میکنم  . ...
30 بهمن 1391

دخترم همیشه برای موفقیتات تلاش کن

امروز چهارشنبه 18/11/91 مائده جونم اولین ترم یوسی مس و با موفقیت به پایان رسوندی و اولین امتهان پایان ترم اول دادی و رتبه نفر دوم و گرفتی با تایمه یک دقیقه بیست و دو ثانیه برای 10 سوال . دخترم اینارو تو وبلاگت یادداشت میکنم تا همیشه یادمون باشه که چقدر تلاش میکردی تا موفق بشی ومن همیشه یادم می مونه که قبل از امتهان از شدت استرس لپات گلی شده بود و چقدر خوشگل تر شده بودی دخترم منو بابایی خیلی عاشقتیم .
21 بهمن 1391

برای تو می نویسم

برگ سبزی بر دفتر ایام اضافه خواهد شد و ان برگ ... عشق نامه ی من به دخترم است.  دخترم /عزیزم / عشقم / می پرستمت از ان رو که شایسته ی پرستشی /می خوانمت از ان رو که در خور خواندنی /ستایشت می کنم از ان رو که ستایش برای توست / خوب من ....اگر اسمان ها رو به تو ببخشم وان چه در زمین است ایا می توانم بهای یک لبخند مهربار تو را بپردازم ... ...
11 بهمن 1391

شعر گفتن مائده

  امروز صبح وقتی میخواستی به مدرسه بری  به محض خارج شدن از خونه گفتی / مامان جون یک شعر گفتم  میتونم برات بخونم // و من که خیلی مشتاق بودم بشنوم که تو توی اون لحظه ی کوتاه چه شعری را سرودی ///وتو برایم خواندی // وقتی مادرم کیفم را به من میدهد // دیر به مدرسه میرسم // وقتی من کیفم را به مادرم می دهم // زود به مدرسه میرسم // ومن فهمیدم که باید مثل هر روز کیفت را تا مدرسه بیاورم . ...
9 بهمن 1391

مائده امروز اولین کنسرت خود را اجرا کرد ... دخترم دستت درست .

مائده درتاریخ ٢٠/٧/٩١ ساعت ٧ بعد از ظهر   اولین کنسرت خود را با موقیت انجام داد در این کنسرت بچه های زیادی شرکت داشتند که نتیجه  بسیار عالی بود و تماشاگران خیلی لذت بردند دخترم همیشه موفق باشی     ...
9 بهمن 1391

تلاش های تو برای موفقیت

این روزا امتهانات ترمت شروع شده وتو سخت تلاش میکنی . وهرروز به من میگی که میخوای از همه اولتر باشی .اخر هرهفته کلاس موسیقی وکلاس یوسی مس  هم داری ومجبوری در طول هفته هر دوی اینهارو توی خونه سخت تمرین کنی ومن میبینم که خیلی تلاش میکنی و خیلی خسته میشی ولی هیچوقت اعتراض نمیکنی و میگی که دوست ندارم از بچه ها عقب بمونم خلاصه دخترم وقتی توی خونه راه میری  هی میگی .....وای چقدرم سرم شلوغه ...چقدر سرم شلوغه ...تازه ما بین همه ی این شلوغ پلوغیا هی میگی کاش کلاس زبانم میرفتم ومن نمی دانم که به تو بخندم یا برایت دل بسوزانم.... ...
6 بهمن 1391
1